همه چیز در مورد تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک در واقع شیوه ای است برای سمت و سو دادن به تصمیماتی که می‌گیریم بر اساس تصور نتایج همان تصمیمات؛ همچنین باعث ایجاد اطمینان خاطر از تطابق و هماهنگی امور با هدف نهایی خواهد شد. تفکر استراتژیک در عوض آنکه بر نگرش های محدود در کنار ترفیع و پیشرفت اندک حل مسئله اتکا نماید، بخش نامه هایی را جهت سنجش انتخاب ها و تطابق تصمیم گیری ها با اهداف نهایی عرضه می کند.
از این نوع تفکر جهت بسط برنامه ی راهبردی استفاده می شود. اشخاصی که در تدارک برنامه راهبردی همکاری می کنند، بایستی جهت هدایت اقدامات و اخذ تصمیم های راهبردی تا زمان رسیدن به برآیند مدنظر، آمادگی داشته باشند. این در صورتی است که صرفا تعداد محدودی از مسئولان موسسه در موضوعات برنامه ریزی راهبردی حضور به عمل آورند.
در بعضی شرایط ضرورت تبحر تفکر استراتژیک افزایش می یابد. از جمله زمانی که مسئولان امور را هدایت می کنن با متصدیانی که برنامه راهبردی را سامان دهی کرده اند سرو کار اندکی دارند، یا هنگامی که برنامه راهبردی به تازگی به روز رسانی نشده و گویا ارتباط آنچنانی با مشکلاتی که مسئولان با آنها روبرو می شوند، ندارند.
تفکر راهبردی معمولا دارای تعاریف متعددی است. هر متفکری با توجه به باور خود با نگرشی متمایز، این موضوع را تشریح و تعریف نموده است. ممکن است لازم باشد جهت فهم مفهوم آن، عملکرد این تکنیک را تشریح کنیم. بدین صورت می توان این موضوع را وسیله ای جهت نیل به اهداف سازمانی و فردی دانست.
اهمیت تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک در تداوم بقا، ارتقاء و پیشرفت در فضای متغیر و فعال حال حاضر تاثیر بسزایی دارد. این تفکر وسیله ای است که به مسئولین یاری می رساند تا فرصت های نوینی را پدید آورند.
نکات مهم در خصوص اهمیت تفکر استراتژیک به شرح زیر می باشند:
- این تفکر در برابر نگرش های غیر راهبردی، رفتار متمایزی را بر تشکیلات ایجاد می نماید.
- در این اقدام منابع سازمان بر امور اساسی و مهم فوکوس نموده و از توجه نمودن و انجام سایر امور اجتناب می نماید.
- این خصوصیت اگرچه بر شناسایی بازار و بازشناسی درست عواملی که برای کاربر اهمیت دارند وابسته است اما برای تشکیلات سازمان یک فضای رقابتی را ایجاد می کند و فواید زیادی را نصیب آن می کند.
عناصر و اجزای تفکر استراتژیک چیست؟
عناصر و اجزای تفکر استراتژیک چه مواردی می باشند؟ چنانچه بر روی راهبرد موسسه خود، کار می کنید بایستی توانایی جز به جز بررسی کردن، قابلیت تحلیل مسئله، تصمیم گیری و مدیریت تغییرات را در خود ایجاد نمایید.
- ایجاد یک طرح و جهت یابی استراتژیک
هنگامی که یک طرح یا یک جهت یابی استراتژیک اعمال می نمایید بایستی به موارد زیر توجه نمایید و آنها را جز به جز بررسی نمایید:
- امکانات و فرصت های تجاری
- فرصت عملی شدن طرح های پیشنهادی یا ریسک های وابسته به آن
- هزینه های مربوط به هر فعالیت تجاری مورد نظر
- بررسی اثربخش بودن استفاده از تکنیک های متعدد
- رابطه های موازی با مقاصد و دستور کار کلی
- تشخیص موانع و برطرف نمودن مسائل در زمان برنامه ریزی
هنگامی که در طی پروسه برنامه ریزی، حایل ها را تشخیص دهید قابلیت برطرف نمودن مشکل شما به واسطه موارد زیر صورت می گیرد:
- گردآوری معلومات وابسته به مشکل
- تشریح واضح مسئله از دید استراتژیک
- راهکار هایی که به فکرتان می رسد.
- فکر کردن در خصوص مشکلات آتی و نحوه غلبه بر آنها
- سپردن وظایف بخش های متنوع این راهبرد به شرکای اصلی
- تفکر استراتژیک به هوش، قاطع بودن در تعیین یک دستور کار و متعهد بودن به آن نیاز دارد. هرچند شما بایستی از فرصت های مطلوب تر و نوین تر آگاهی یابید.
- ایجاد هماهنگی و انعطاف میان شما و گروه
تفکر راهبردی یک عمل متعادل کننده میان هماهنگی و انعطاف می باشد که شما و اکیپتان بایستی:
- مطمئن شوید که تصمیم گیری ها با آگاهی کامل به وسیله تحقیق کسب شده است.
- مقاصد و معیار ها را تعیین سازید.
- مقاصد را بایستی اولویت بندی نمایید.
- یک پروسه تصمیم گیری معیار را دنبال نمایید.
- در زمان نیاز اتحاد عمومی داشته باشید.
در طی برنامه ریزی راهبردی لازم است که طرح های پیشنهادی خود را با پرسنل به اشتراک بگذارید و بازدهی آنها را بگیرید. حتی می توانید روش های اثربخشی را جهت درک بهتر طرح های پیشنهادی آن ها همراه با یک دستور کار جامع به کار ببرید و تمرکز خود را بر روی پیشرفت برنامه ریزی بگذارید.
